اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زاکی

نویسه گردانی: ZʼKY
زاکی . (ع ص ) از زکو، پاکیزه و نیکو. (اقرب الموارد) :
صبا عبیرفشان گشت ساقیا برخیز
و هات شمسةَ کرم مطیّب زاکی .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
زاکی . (ع ص ) نامی . رشد و نمو کننده : علی الحسب الزاکی الرفیع شفیق . (اقرب الموارد). || آنکه در رفاه و نعمت بسر برد. (اقرب الموارد). || ...
زاکی . (اِخ ) ابن کامل قطیفی مکنی به ابوالفضائل و ملقب به اسیرالهوی و مهذب هبتی شاعر متوفی 546 هَ . ق . است . وی شاعری رقیق الشعر، ادیب ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.