گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زبان نویسه گردانی: ZBAN زبان . [ زَ ] (ع ص ) سرکش از مردم و پری . (منتهی الارب ). سرکش و گردن کش از مردم و پری . (ناظم الاطباء). || (اِ) واحد زبانیه ۞ . (فرهنگ نظام ). رجوع به منتهی الارب شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۵۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۵ ثانیه واژه معنی بر زبان داشتن بر زبان داشتن . [ ب َ زَ ت َ ] (مص مرکب ) بزبان داشتن . بزبان گرفتن کنایه از فریب دادن بحرف و صوت ملایم و سخنان نالایق گفتن کسی را. ||... بر زبان دویدن بر زبان دویدن . [ ب َ زَ دَ دَ ] (مص مرکب ) بر زبان رفتن . بر زبان گذشتن . گفته شدن . (آنندراج ). بر زبان گرفتن بر زبان گرفتن . [ ب َ زَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بر زبان افکندن . (آنندراج ) : دشمن ز کینه جویی من صرفه ای نبردچون شمع سوخت هرکه مرا بر زبان... بر زبان نهادن بر زبان نهادن . [ ب َ زَ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) بر زبان راندن . بر زبان جاری ساختن . گفتن . (آنندراج ) : حرفی که از جفای تو دل بر زبان نه... مالایالم زبان زبان مالایالم (മലയാളം malayālam) یکی از چهار زبان عمده زبانهای دراویدی و یکی از ۲۲ زبان درنظر گرفته شده در هند برای زبان اداری در ایالت کرالا و ناحیه... از زبان داریوش • از زبان داریوش (به آلمانی: Es kündet Dareios der König) عنوان کتابی است از هایدماری کخ ایرانشناس اهل آلمان که در خصوص ایران باستان است. این کتاب تو... روسی زبان روسی زبان روسی (به روسی: русский язык، تلفظ: روسکیی ییزیک) پرگویندهترین زبان اروپا است و از میان زبانهای اسلاوی دارای بیشترین پراکندگی متکلمین است. ای... زبان اندونزیائی Some of the many words of Chinese origin (presented here with accompanying Hokkien/ Mandarin pronunciation derivatives as well as traditional and simp... مضاف دستور زبان داشته زبان آوری کردن زبان آوری کردن . [ زَ وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سلق . (دهار) (ترجمان القرآن ). زبان بازی کردن . شوخی و گستاخی کردن در سخن . بی باکانه سخن گفتن ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ صفحه ۲۹ از ۳۵ ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود