زبان
نویسه گردانی:
ZBAN
زبان . [ زَ ] (اِخ )(بنو...) بطنی است از تمیم رشته ای از بنی عدنان . شیخ اثیرالدین ابوحیان در شرح تسهیل گوید: منسوب به این بطن را زبانی گویند. (از نهایة الارب فی معرفة انساب العرب تألیف قلقشندی ص 267). رجوع به زَبانی شود.
واژه های همانند
۳۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۵ ثانیه
زبان گنجشک میوه قرمز. [ زَ گ ُ ج ِ ک ِ وَ / وِ ق ِ م ِ ] ۞ (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درختی است با برگهای بریده ٔ دندانه دار و گلهای سفید بدبو و ...
زبان نیاکان هند و اروپائی (ز.ن.ه.ا): زبانی که نیاکان هند و اروپایی ما صحبت می کرده اند. به انگلیسی Proto Indo European - PIE. ز.ن.ه.ا. مادر همه زبانها...
زبان نیاکان هند و اروپائی (ز.ن.ه.ا): زبانی که نیاکان هند و اروپایی ما صحبت می کرده اند. به انگلیسی Proto Indo European - PIE. ز.ن.ه.ا. مادر همه زبانها...
علیشیر نوایی (1501- 1441)
1- بیوگرافیسی
...
زبان بر سرکسی دراز داشتن . [ زَ ب َ س َ رِ ک َ دِ ت َ ] (مص مرکب ) حق اعتراض به او داشتن . || مسلط بودن برکسی .
دستور زبان
دستور زبان گویش سمنانی
الگو های جمله سازی
قواعد ساختن چهارنوع جمله ای که در زبان فارسی معمول است،یعنی خبری،پرسشی،امری و تعجبی د...
گفتن از ویکیواژه پرش به ناوبریپرش به جستجو فارسی[ویرایش] ریشه لغت[ویرایش] • پهلوی آوایش[ویرایش] • /گُفتَم/ 0:02 مصدر فعل متعدی[ویرایش] گفتن 1. چیزی ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.