گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زبان نویسه گردانی: ZBAN زبان . [ زَب ْ با ] (اِخ ) شاعری است از عرب و در عقد الفرید این دو بیت از او نقل گردیده است :و لسنا کقوم محدثین سیادةیری ما لها و لایحس ۞ فعالهامساعیهم مقصوره فی بیوتهم و مسعاتنا ذبیان طراً عیالها.(از العقدالفرید ج 2 ص 129 چ محمد سعید عریان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۵ ثانیه واژه معنی زبان گنجشک میوه قرمز زبان گنجشک میوه قرمز. [ زَ گ ُ ج ِ ک ِ وَ / وِ ق ِ م ِ ] ۞ (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) درختی است با برگهای بریده ٔ دندانه دار و گلهای سفید بدبو و ... لازم نامتعدی دستور زبان ناگذرا زبان نیاکان هند و اروپائی زبان نیاکان هند و اروپائی (ز.ن.ه.ا): زبانی که نیاکان هند و اروپایی ما صحبت می کرده اند. به انگلیسی Proto Indo European - PIE. ز.ن.ه.ا. مادر همه زبانها... زبان نیاکان هند و اروپائی زبان نیاکان هند و اروپائی (ز.ن.ه.ا): زبانی که نیاکان هند و اروپایی ما صحبت می کرده اند. به انگلیسی Proto Indo European - PIE. ز.ن.ه.ا. مادر همه زبانها... علیشیر نوائی به زبان ترکی علیشیر نوایی (1501- 1441) 1- بیوگرافیسی ... فعل معین دستور زبان فارسی یاورپویه - کارواژه یاور زبان بر سرکسی دراز داشتن زبان بر سرکسی دراز داشتن . [ زَ ب َ س َ رِ ک َ دِ ت َ ] (مص مرکب ) حق اعتراض به او داشتن . || مسلط بودن برکسی . دستور زبان گویش سمنانی سمنی دستور زبان دستور زبان گویش سمنانی الگو های جمله سازی قواعد ساختن چهارنوع جمله ای که در زبان فارسی معمول است،یعنی خبری،پرسشی،امری و تعجبی د... گفتن در فارسی و زبان های دیگر گفتن از ویکیواژه پرش به ناوبریپرش به جستجو فارسی[ویرایش] ریشه لغت[ویرایش] • پهلوی آوایش[ویرایش] • /گُفتَم/ 0:02 مصدر فعل متعدی[ویرایش] گفتن 1. چیزی ... همانند ماه به زبان ترکی استانبولی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ ۳۴ صفحه ۳۵ از ۳۶ ۳۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود