اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبل الحردون

نویسه گردانی: ZBL ʼLḤRDWN
زبل الحردون . [ زِ لُل ْ ح َ ] (ع اِ مرکب ) لون را نیکو گرداند طلا کردن . (اختیارات بدیعی ). مؤلف مخزن الادویه آرد: سرگین حردون ۞ جهت بیاض و حله چشم و ضماد آن جهت تنقیه ٔ بشره و رفع جمیع آثار مفید است . و بهترین سرگین آن است که سفید و سبک و زودشکن باشد و چون بسایند بوی آن ترش شبیه ببوی خمیر بود. (مخزن الادویه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.