زت
نویسه گردانی:
ZT
زت . [ زَت ت ] (ع مص ) آراستن ، و فعل آن از باب نصر آید. (شرح قاموس ) (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب ). آراستن . (آنندراج ). تزیین . (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از قاموس ) (از المعجم الوسیط). زت و تزئیت ، آراستن است ، و فعل ثلاثی مجرد از آن بکار نرفته است . (از تاج العروس ).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
زت . [ زَ ] (ص ) برهنه و عریان . (ناظم الاطباء).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
زط. [ زَطط ] (ع مص ) بانگ کردن مگس . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
زط. [ زُطط ] (اِخ ) گروهی از هند، هرب جت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). مأخوذ از هندی ، گروهی در هندوستان که جت گویند. (ناظم ...