اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زراوند

نویسه گردانی: ZRʼWND
زراوند. [ زَ وَ ] (اِخ ) موبد موبدان بهرام گور و نیز پسر نرسی ، وزیر او :
بود پیری بزرگ نرسی نام
هم لقب با برادر بهرام ...
شاه از او یک زمان نبودی دور
شاه را هم رفیق و هم دستور
سه پسر داشت اوی و هر پسری
بسر خویش عالم هنری
آنکه مه بود از آن سه فرزندش
نام کرده پدر زراوندش
شه عیارش یکی بصدکرده
موبد موبدان خود کرده .

(هفت پیکر چ وحید ص 121).


صاحب انجمن آرا و به پیروی او صاحب آنندراج در ذیل زراوند آرد: در اسکندرنامه ٔ نظامی گفته زراوند نام پهلوانی بوده و این مصرع از قول اوست : زراوند مازندرانی منم . ظاهرا تصحیفی شده و صحیح زریوند است . رجوع به زریوند و گنجینه ٔ گنجوی چ وحید ص 79 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
زراوند. [ زَ وَ ] (اِ) نام دوائی است که آن دو نوع می باشد یکی را زراوند طویل می گویند یمنی دراز و آن را شجره رستم و قثأالحیه میخوانند و ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ج ز
۱۳۸۸/۰۷/۲۲ Iran
0
0

زراوند نام قدیمی شهرستان زرند در استان کرمان نیز می باشد.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.