اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زراه اکفوده

نویسه گردانی: ZRʼH ʼKFWDH
زراه اکفوده . [ زَ اَ دِ ] (اِخ ) دریای خزر باشد چه اکفوده نام آن دریا است ، همچو دریای عمان و دریای قلزم و امثال آن . (برهان ). دریای اسکون ۞ . (ناظم الاطباء).... چه اکفوده نام آن دریاست . (فرهنگ رشیدی )... لهذا دریای خزر را ز راه اکفوده گویند... زیرا که از بسیاری قعر آبش کبود بوده است و آب کبود خواندند و مخفف کرده با را حذف و باء دوم را بدل به فا ساخته . بعضی گویند اکفوده نام دیهی بوده بر لب آن دریا، چنانکه خزر و آمویه و آبسکون . بهر صورت محقق است که اکفوده نام آن دریا شده . (انجمن آرا) (آنندراج ). اوستائی . «زریه » ۞ (دریا)، پهلوی «زره » ۞ بلوچی «زیرا» ۞ ... رجوع به دریا و اکفوده شود. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.