زعقة
نویسه گردانی:
ZʽQ
زعقة. [ زَ ق َ ] (ع اِ) بانگ . فریاد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). صیحة. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
زاغة. [ غ َ ] (ع ص ) ج ِ زائغ. قوم زاغة؛ میل کنندگان از حق . (منتهی الارب ). میل کنندگان از حق یعنی روی گردانیدن از حق . (آنندراج ). و رجوع ...
زاغه . [ غ َ /غ ِ ] (اِ) آغل . محل نگاهداری گوسفند و گاو. غاری که کوهستانیها در کوه میکنند که در زمستانها محل حیوانات باشد. (فرهنگ نظام ). و ر...
زاغه . [ غ َ ] (اِخ ) از شهرهای سودان واقع در کنار رود نیل بوده است . ابن بطوطه آرد: بر رود نیل شهری است بنام کارشخو و رود نیل از آن میگذرد...
زاغه . [ غ َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین . واقع در 21000گزی باختر آبیک و 3000گزی راه عمومی و 1000گزی ایستگ...
زاغه . [ غ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلقل رود از شهرستان تویسرکان . واقع در 14000هزارگزی جنوب شهر تویسرکان و 7000 گزی شمال باختری جمیل آب...
زاغه . [ غ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 24هزارگزی شمال خاوری دورود کنار راه مالرو و راه ژان به ...
زاغه . [ غ َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان خرم آباد است . این بخش در خاور شهرستان و محدود است از شمال به بخش چقلوندی از خاور به منطقه...
زاغه . [ غ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اواوغلی بخش حومه ٔ شهرستان خوی . در 1800گزی شمال خوی و 4050گزی خاور شوسه ٔ خوی به ماکو. منطقه ٔ آن...
زاغه . [ غ َ ](اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج . واقع در 32000گزی خاور سنندج و 4000گزی جنوب راه سنندج به همدان ، م...