گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زمندو نویسه گردانی: ZMNDW زمندو. [ ] (اِخ ) حمداﷲ مستوفی در ذیل کیفیت اماکن ملک روم آرد:... زمندو شهری وسط است حقوق دیوانیش چهارده هزار و ششصد دینار است . (نزهة القلوب ج 3 ص 99). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود