اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زمین دریدن

نویسه گردانی: ZMYN DRYDN
زمین دریدن . [ زَ دَ دَ ] (مص مرکب ) شکافتن زمین :
سرایت می کند در بی گناهان خشم جباران
زمین را می درد شری که خشم آلود می گردد.

صائب (از آنندراج ).


دجله ٔ گریه زمین میدرد و می گذرد
گرد راهست اگر نیل وگر جیحونست .

ظهوری (ایضاً).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.