گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زنط نویسه گردانی: ZNṬ زنط. [ ] (ع اِ) در مصر شب کلاه کشیشان ۞ . ج ، زُنوط. (از دزی ج 1 ص 607). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی ضنط ضنط. [ ض َ ] (ع مص ) دو بار گرفتن زن . || تنگی . (منتهی الارب ). ضنط ضنط. [ ض َ ن َ ] (ع اِ) پِه . پیه . (منتهی الارب ). شحم . ضنط ضنط. [ ض َ ن َ ] (ع مص ) فربه و پرگوشت شدن . || شادمانی . شادمانی کردن . || لاف زدن . || بی بهره شدن زن از شوی . (منتهی الارب ). ضنت ضنت . [ ض َن ْ ن َ ] (ع اِمص ) بُخل . بخل شدید. شُح ّ. بخیلی . (دهار). دریغ کردن : و لشکرهای او با هدیه های گرانمایه که روزگار به امثال آن ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود