اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زنهار گرفتن

نویسه گردانی: ZNHAR GRFTN
زنهار گرفتن . [ زِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) امان خواستن :
چو چاره نبد شهری و لشکری
گرفتند زنهار و خواهشگری .

اسدی .


رجوع به ماده ٔبعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.