زیاد
نویسه گردانی:
ZYAD
زیاد. (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد. از فرزندان زیادبن ابیه . ازجانب بنی عباس بسال 289 هَ . ق . ولایت یمن یافت . (از اعلام زرکلی ). رجوع به تاریخ طبقات سلاطین اسلام شود.
واژه های همانند
۵۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
زیاد. (اِخ ) ابن خراش عِجْلی . مردی دلیر و کینه جو بود و با سیصد سوار بر معاویه شورید و به سرزمین مسکن رسید و زیادبن ابیه با سپاهی بسوی او ...
زیاد. (اِخ ) ابن سلیمان الاعجم . از موالی بنی عبدالقیس بود. او شاعری بود که شعرش دارای استحکام و فصاحت بود و چون لکنت زبان داشت به اعجم ...
زیاد. (اِخ ) ابن سمیة. رجوع به زیادبن ابیه شود.
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: چندان candān، وسناد vasnād، فروات farvāt (دری: farvat)، بسیار besyār، فرایسته farāyeste، فراوان farāvān (دری) گر...
زیاد. (اِخ ) ابولاس الخزاعی . رجوع به ابولاس شود.
زیاد. (اِخ ) ابوعمرو. رجوع به ابوعمرو شود.
زیاد. (اِخ ) ابورشدین . رجوع به ابورشدین شود.
زیاد. (اِخ ) ابوالعلاء. مولی بنی کلاب . تابعی است . رجوع به ابوالعلاء شود.
زیاد. (اِخ ) ابوالسکن . تابعی است . رجوع به ابوالسکن شود.
زیاد. (اِخ ) ابن یونس بن سعیدبن سلامة، مکنی به ابوسلامة الاسکندرانی . او یکی از حضارمه ٔ مصر بود. بر نافع قرائت کرده و از ابوالغصن ثابت و ما...