اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زیار

نویسه گردانی: ZYAR
زیار. (ع اِ) زوار. لبیشه ٔ ستور. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). || هر چیز که صلاح چیزی باشد. (ناظم الاطباء). || رسنی که میان پاردم و سینه بند شتر کنند. (ناظم الاطباء). به همه ٔ معانی رجوع به زوار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ذئار. [ ذِ آ ] (ع اِ) سرگین خاک آمیخته که بر پستان ناقه آلایند تا شتربچه شیر نمکد.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
حسین فلاح میبدی
۱۳۹۶/۱۱/۱۸
0
0

زیار: زی+ار ، صفت فاعلی از مفهوم زیستن

حسین فلاح میبدی
۱۳۹۶/۱۱/۱۸
0
0

زیار= زی+ ار، صفت فاعلی برگرفته از مفهوم زیستن- زمین و ملک و خواسته که بکار زندگی آید


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.