اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زینب

نویسه گردانی: ZYNB
زینب . [ زَ ن َ ] (اِخ ) بنت رسول اﷲ (ص ) از خدیجه ٔ بنت خویلد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نام دختر آن حضرت صلی اﷲ علیه و آله و سلم . (غیاث ). نام دختر حضرت از ام سلمه ۞ . (ناظم الاطباء). بنابه بعضی روایات زینب در سال سی ام از واقعه ٔ فیل متولد شد و چون بحد بلوغ رسید او را با پسرخاله اش ابوالعاص بن الربیعبن عبدالعزی بن عبدالشمس بن عبدمناف در سلک ازدواج کشیدند... و زینب از ابوالعاص پسری علی نام و دختری مسماة به امامه در وجود آورد... و امامه را علی مرتضی بعد از فوت سیدةالنساء بموجب وصیت به حباله ٔ نکاح درآورد. وفات زینب در زمان حیات خواجه ٔ کاینات ... در سال هشتم از هجرت بوقوع پیوست ... (حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 430). رسول را سه پسر بود از خدیجه ، قاسم و طیب وطاهر و چهار دختر، رقیه و فاطمه و ام کلثوم و زینب . (قصص الانبیا ص 216). رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 583 و 584 و ج 2 ص 27 و تاریخ گزیده چ برون ج 1 ص 134 و 139 و 152 و 158 و 218 و اعلام زرکلی چ 2 ج 3 ص 109 و الاصابه ج 8 ص 91، 92 و امتاع ج 1 ص 49، 100، 101، 265، 266 و 333 و عقدالفرید ج 3، 5، 7 و تاریخ اسلام ص 86 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
زینب خونی . [ زَ / زِ ن َ ] (حامص مرکب ) زینب خوانی . سخن گفتن بجای زینب و از زبان حضرت زینب (ع ) در تعزیه ها و به اصطلاح امروز «رل » حضرت ز...
باغ زینب . [ زَ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 42 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 5 هزارگزی خاور را...
باغ زینب . [ زَ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سه بخش هرسین شهرستان کرمانشاهان که در 24 هزارگزی جنوب باختری هرسین و 3 هزارگزی جنوب باخت...
حره ٔ زینب . [ ح ُرْ رَ ی ِ زَ ن َ ] (اِخ ) ظاهراً خواهر محمودسبکتکین بوده است و نامزد بغراتکین برادرزاده ٔ ارسلان خان . (تاریخ بیهقی ص 193). رج...
اصابع زینب . [ اَ ب ِ ع ِ زَ / زِ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از حلوا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قسمی شیرینی است . || اصابعالعذار...
زینب صغری . [ زَ ن َ ب ِ ص ُ را ] (اِخ ) از دختران حضرت علی بن ابی طالب است ۞ . رجوع به تاریخ گزیده چ برون ج 1 ص 199 و مجمل التواریخ و ...
زینب زیادی . [ زَ / زِ ن َ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مرحوم عبداﷲ مستوفی ذیل «من زینب زیادیم » و شرح تعزیه ٔ بازار شام آرد: در زمان ناصرا...
زینب الغزیة. [ زَ ن َ بُل ْ غ َزْ زی ی َ ] (اِخ ) بنت محمدبن محمدبن احمد الغزی . زنی شاعر و فاضل و اهل علم و صلاح بود و برپدر و برادرش قرائ...
زینب الکبری . [ زَ ن َ بُل ْ ک ُ را ] (اِخ ) بنت علی بن ابی طالب از فاطمه علیها سلام . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زینب بنت الامام ...
زینب الشهاریة. [ زَ ن َ بُش ْ ش ُ ری ی َ ] (اِخ ) بنت محمدبن احمدبن الامام الناصر الیمنیة الشهاریة. شاعره ٔ نابغه بود. او در شهاره از بلاد اهن...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.