ساحة
نویسه گردانی:
SAḤ
ساحة. [ ح َ ] (ع اِ) ساحت . میان سرای . (مهذب الاسماء) (دهار) (ترجمان جرجانی ) (شرح قاموس ). گشادگی میان سرایها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). فراخنای سرای . حیاط. صحن خانه . فراخای خانه . ج ، ساح . سوح . ساحات . رجوع به ساحت شود.
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
ساحة. [ ساح ح َ ] (ع ص ) تأنیث ساح : شاة ساحة؛ گوسپند بسیار فربه . ج ، سِحاح . (منتهی الارب ).
صاحة. [ ح َ ] (ع اِ) زمینی که گاهی [ هیچگاه ] نرویاند گیاه را. (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).
صاحة. [ ح َ ] (اِخ ) نام کوه سرخی است در رکاء و دخول . و شاید که از صَوح بمعنی جانب کوه باشد. (معجم البلدان ج 5 ص 330). || نصر گوید: صا...
صاهة. [ هََ ] (اِخ ) رجوع به چاهک ... شود.
ساهه . [ هََ ] (اِخ ) نام شهری است به هاماوران . (ولف ). رجوع به شاهه شود.