اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ساده دلی

نویسه گردانی: SADH DLY
ساده دلی . [ دَ / دِ دِ ] (حامص مرکب ) ساده دل بودن . ساده بودن . سلیم دلی . صاف صادقی . مقابل عیاری :
عجب از قیصرم آید که بدان ساده دلی است
کو، ز مسعود پراندیشه و غوغا نشود.

منوچهری .


خامی و ساده دلی شیوه ٔ جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار.

حافظ.


|| نادانی . (شرفنامه ٔ منیری ). بی عقلی . خفیف عقل بودن . ابلهی . احمقی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.