اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ساری

نویسه گردانی: SARY
ساری . (اِ) جانوری است که آن را سار نیز خوانند. (جهانگیری ) (شعوری ). پرنده ای است سیاه و خالدار که آن را سار هم میگویند. (برهان ) (آنندراج ). مرغی است سخنگوی سیاه . (اوبهی ). سارجه . (شرفنامه ٔ منیری ) :
الا تا درآیند طوطی و سارک
الا تا سرایند قمری و ساری ۞ .

زینبی .


ز بلبل سرود خوش ز صلصل نوای نغز
ز ساری حدیث خوب ز قمری خروش زار.

فرخی .


گهی بلبل زند بر زیر و گه صلصل زند بر بم
گهی قمری کند از بر گهی ساری کند اِملی .

منوچهری .


بدستان چکاوک شکافه شکاف
سرایان ز گل ساری و زندواف .

اسدی (گرشاسبنامه ).


ساری گفتا که هست سرو زمن پای لنگ
لاله از آن به که کرد دشت بدشت انقلاب .

خاقانی .


صفیر صلصل و لحن چکاوک و ساری
نفیر فاخته و نغمه ٔ هزار آوا.

خاقانی .


بنام صاحب عادل میان خطه ٔ باغ
بسرو بر همه شب خطبه میکند ساری .

نجیب الدین جرفادقانی (از جهانگیری و شعوری ).


قمری وساری در باغ وطنگه سازند
بلبل و فاخته بر سرو نشیمن گیرند.

مجد همگر (از جهانگیری ).


رجوع به سار، سارج ، سارجه ،سارک ، سارنگ ، سارو، ساروک ، شار، شارک و شارو شود. || نام مقامی است . (شرفنامه ٔ منیری ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ساری چیچک . [ چی چ َ ] (اِخ ) کوهی است در بخش شاهپور آذربایجان . در مرز ایران و ترکیه و علائم مرزی بر ارتفاعات آن قرار دارد. (از فرهنگ جغرا...
ساری خانلو. (اِخ ) دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل ، واقع در 39 هزارگزی شمال اردبیل و 15 هزارگزی راه شوسه ٔ گرمی به اردبیل . کوهستانی ...
ساری خانلو. (اِخ ) دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو، واقع در 25 هزارگزی شمال باختری خیاو، و 15 هزارگزی راه شوسه ٔخیا...
ساری اوجاق . (اِخ ) دهی است از دهستان آواجیق بخش حومه ٔ شهرستان ماکو، واقع در 26 هزارگزی شمال باختری ماکو، و 5 هزارگزی شمال راه ارابه رو ب...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ساری یارقان . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر، واقع در 28500 گزی باختر اهر، و 7 هزارگزی راه شوسه ٔ تبریز به اهر. کوهست...
ساری قورخان . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش تکاب شهرستان مراغه ، واقع در 18 هزارگزی باختر تکاب ، و 13 هزارگزی جنوب راه عمومی تکاب به...
ساری جعفرلو. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) یکی از ایلات اطراف مشکین آذربایجان است . این ایل 200 خانوار است که ییلاق شان سنبلان و قشلاق شان مغان اس...
ساری درسینو. [ دُ ن ُ ] (اِخ ) ۞ کرسی کانتن کرس . در آرندیسمان آژاکسیو، در کشور فرانسه .
ساری سوباسار. (اِخ ) نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش پلدشت ، واقع بین مرز شوروی (سابق ) و ترکیه است که از جنوب به دهستانهای قلعه دره ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۰ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.