اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سال

نویسه گردانی: SAL
سال . (اِ) ۞ شکسته ٔ سیاه اَل در لهجه ٔ گیلان . رجوع به جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 259 و سیاه ال در این لغت نامه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
صعل . [ ص َ / ص َ ع ِ ] (ع ص ) خرد و باریک سر و گردن از مردم و خرمابن و شترمرغ . || خر پشم ریخته . || دراز از هر چیزی . (منتهی الارب ).
صعل . [ ص َ ع َ ] (ع مص ) باریک سر و گردن گردیدن . (منتهی الارب ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.