اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سال

نویسه گردانی: SAL
سال . (اِخ ) ۞ از بلاد و نواحی قدیم هند وسطی است بنوشته ٔ کتاب باج پران . (از تحقیق ماللهند ص 150).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
سال مه .[ م َه ْ ] (اِ مرکب ) تاریخ است و آن حساب نگاه داشتن سال و ماه و روز باشد. (برهان ). ماه و روز. (جهانگیری ). حساب سال و ماه نگاه ...
سال مه . [ ل ِ م َه ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سال قمری باشد و آن سیصد و پنجاه و چهار روز است . (برهان ).
سال نو. [ ل ِ ن َ / نُو ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سالی که از نو آغاز شود. سال جدید. و در ایران سال نو از آغاز فروردین یا حمل است : چو بودی ...
نیم سال . (ص مرکب ) مرد نصف عمر. (ناظم الاطباء).مردی که به نصف عمر رسیده . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فرهنگ شعوری ج 2 ص 402 شود. || (اِ...
آغاز سال. چون غره به معنای آغاز است و متضادش سلخ به معنی آخر و پایان روز و ماه.
کهن سال . [ ک ُ هََ / هَُ ] (ص مرکب ) معمر و آنکه دارای عمر بسیار باشد. (ناظم الاطباء). پیر و سالخورده . مقابل خردسال . (از یادداشت به خط مرحوم...
سال روان:سال جاری ،سالی که هنوز در روند و حرکت است اینگونه ترکیب ها بیشتر در افغانستان و تاجکستان معمول است
میان سال . (ص مرکب )نه پیر و نه جوان ، میان این دو. (یادداشت مؤلف ).
سال نورد. [ ن َ وَ ] (نف مرکب ) درهم نوردنده ٔ سال . طی کننده سال . سال پیما : ویحک ای آسمان سال نوردکی رهیم از حریق این مأجور؟مسعودسعد (دی...
سیاه سال . (اِ مرکب ) سالی که در آن امساک باران واقع شود. (آنندراج ). خشک سال . (غیاث اللغات ). سال بسی بی باران . (ناظم الاطباء) : یک برگ ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۰ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.