اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ساوه

نویسه گردانی: SAWH
ساوه . [ وَ ] (اِخ ) شهر قدیم مرکز شهرستان ساوه است . این شهر در 50 درجه و 18 دقیقه ٔ طول شرقی گرینویچ و 35 درجه و یک دقیقه ٔ عرض شمالی در ارتفاع 960 متر در 140 کیلومتری جنوب باختر تهران و 90 هزارگزی شمال باختر قم واقع گردیده است . موقعیت طبیعی شهر جلگه و انتهای تپه ٔ دام چلی . هوای آن معتدل مایل بگرمی است . آب شهر از رودخانه های مزدقانچای و قره چای و قنوات خیرآباد و اسکندرآباد تأمین میگردد ولی بطور کلی ساوه کم آب است زیرا آبهای مذکور در خارج شهر بمصرف زراعت میرسد. اکثر خانه های معتبر ساوه دارای آب انبار و در حدود 25 آب انبار عمومی بزرگ نیز دارد که در زمستان پر شده و تا مدتی آب محله را تأمین مینماید. ساوه یکی از شهرهای قدیمی ایران بوده ، زمانی که سد معروف قره چای سالم بوده آبادی اطراف بیش از حال وخود شهر نیز از آب استفاده می نموده است . شهر قدیم خراب شده ولی آثار قلاع و باروی آن مشاهده میشود. چند خیابان جدید در سالهای اخیر احداث شده که هنوز طرفین خیابان ساختمان نشده و نیمه کاره است . بازار سرپوشیده ٔ ساوه از طرف شمال بخیابان سلمان ساوجی و از طرف جنوب بمیدان بزرگ منتهی می گردد. در شهر ساوه یک دبیرستان و 5 دبستان وجود دارد. ابنیه ٔ قدیم ساوه یکی مسجد جامع است که در زمانی در مرکز شهر قدیم بوده حالیه در خارج شهر جدید مشاهده میشود چنانچه در نگاهداری آن توجه نشود رو بخرابی است . دیگر مسجد میدان بزرگ است که مطابق کتیبه ٔ سردر سال 924 هَ . ق . به امر شاه اسماعیل بهادرخان بوسیله ٔ خواجه شمس الدین محمد بنا شده است . بنای امام زاده های شاهزاده اسحاق ، شاهزاده حسین ، امام زاده یحیی ، سید ابورضا، سید بشیر نسبتاً قدیمی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). شهر نیکوئیست در میان ری و همدان و نزدیک وی شهر دیگر موسوم به آوه یافت شود، اهالی ساوه سنی شافعی و اهالی آوه شیعه ٔ امامی میباشند. در بین این دو دو فرسخ مسافت است . (معجم البلدان ). حد اول قم از ناحیت همدان است تامیلادجرد که آن ساوه است . (تاریخ قم ص 26). از بعضی متقدمان حکایت است که آبه دریا یکی بوده است ، یکی ازپادشاهان عجم اتفاقاً که بر آن بگذشت در جوانب آن دریاچه صید کردن خوش یافت بفرمود تا آن آب را بگشادندو کوشکی بدان موضع بنا کردند و ببالای آن بر آمد آثار کهنه و قدیمه دید گفت این نشانها و علامت ها و اثرهاچیست یکی از حاضران گفت بزبان ایشان خد بود پس آن موضع را بود نام نهادند و تا بدین وقت آبادان است و برخی ، از بعض روات عجم حکایت کند که اول موضعی که از مواضع رساتیق ساوه و حوالی آن بنا نهادند آبه بود و بیب بن جودرز آن را بنا کرده و سبب بنای آن آن بود که کیخسرو بدانجا رسید و آن دریاچه ای بود و در موضع و جای آبه آبی پاکیزه و صافی بود بدان آب فرود آمد و بزبان عجم گفت که بدین آب ساای افا استی یعنی این آب محتاجست بسایه ای و بنایی و عمارتی پس آبه را بقول کیخسرو که گفت آب آبه نام کردند و گویند که بیب بن جودرز از کیخسرو خواست که بدانجا عمارتی کنند و بنایی . کیخسرو او را دستوری داد پس بیب کریه ٔ آبه را بنا کردبه اذن و اجازت کیخسرو و گویند که چون بیب بن جودرز در صحبت کیخسرو از بلاد ترک باز گردید در صحرایی بلنداز صحاری و مواضع قم فرود آمد و بدان صحرا هیچ عمارتی و بنایی نبود پس بیب آبه را بنا کرد و میلادبن جرجین میلادجرد و بعضی گویند که ابتدای بنای رستاق ساوه در ایام کیخسرو بود و آن چنان بود که چون کیخسرو و بهمدان فرود آمد و همدان را زینستان ایرانشهر نام بودیعنی خزینه ٔ سلاحها و مالهای این همدان را بمالی از آل کردام ستده بودند و هیچکس دیگر را با آن کاری نبودو مراد از آل کردام ، رستم بن کردام است و او را سی و دو برادر بوده اند، راوی گوید که در آن روزگار بجبال بغیر از همدان و ری و اصفهان شهر دیگر نبوده است پس چون کیخسرو از همدان برخاست و بجانب افراسیاب عزیمت کرد در طلب خون پدرش سیاوش چون بزرقار رسید و این زرقار بزبان عجم اسفید نام بود نظر کرد با ساوه و قم ودر آن حال هر دو دریا یکی بودند. رجوع به تاریخ قم ص 79، 80، 81 و 82 و رجوع به آبه شود : شهرکیست [ از جبال ] انبوه و آبادان و با نعمت بسیار و خرم و هوای درست و راه حجاج خراسان . (حدود العالم ).
چون قصد به ری کرد و به قزوین و به ساوه
شد بوی و بها از همه بویی و بهایی .

منوچهری .


تفاح جان و گلشکر عقل شعر اوست
کاین دوبساوه هست سپاهان شناسمش .

خاقانی .


ملک ملکان مجوس آمده اند از شرق یعنی زمین پارس از آوه و ساوه تا بیت المقدس . (انجیل متّی ترجمه ٔ دیاتسارون ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
ساوه . [ وَ / وِ ] (اِ) زر خالص را گویند که شکسته و ریزه ریزه شده باشد. (برهان ). ریزه ٔ زر. (شرفنامه ٔ منیری ). زر خالص که شکسته و ریزه ریز...
ساوه . [ وَ ] (اِخ ) نام پهلوانی است تورانی خویش ِ کاموس کشانی که در جنگ رستم کشته شد و او را ساوه شاه نیز میگویند. (برهان ). نام پهلوانی ...
ساوه . [ وَ ] (اِخ ) نام شهر مشهور و معروف در عراق و گویند دریاچه ای در آنجا بود که هر سال یک کس در آن غرق میکردند تا از سیلان ایمن میبودن...
ساوه . [ وَ ] (اِخ ) (رستاق ...) مراد به رستاق ساوه شهرستان ساوه نیست که از کوره ٔ همدان است بلکه غیر آن است و الیوم شهری است که آن ر...
ساوه در سنسکریت ساوَه sAva به معنی نوشیدنی است که از گیاه سمه soma گرفته می شود.*** فانکو آدینات 09163657861
ساوه شاه . [ وَ ] (اِخ ) نام پادشاهی ترک : و درهنگام ساوه شاه ترک که بر در هری آمد کنارنگ پیش او شد بجنگ و ساوه شاه را بنیزه بیفکند. (مق...
دریای ساوه . [ دَرْ ی ِ وَ / وِ ] (اِخ ) دریاچه ٔ ساوه : دریای ساوه خشک شد و چند نوادر پدید آمد [ در روز ولادت پیغمبر ص ] . (فارسنامه ٔ ابن ا...
دریاچه ٔ ساوه . [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ وَ / وِ ] (اِخ ) بحیره ٔساوه . دریاچه ٔ قم . دریاچه ٔ حوض سلطان . رجوع به دریاچه ٔ قم و مآخذ ذیل شود: نزهةال...
مسجد جامع ساوه . [ م َ ج ِ دِم ِ ع ِ وَ / وِ ] (اِخ ) از ابنیه ٔ قدیمی ساوه در خارج شهر که دارای خطوط و گچ بریهای بسیار عالی است و فعلاً قسمتی...
پیراحمد ساوه ای . [ اَ م َ دِ وَ ] (اِخ ) نام مردی که از جانب امیرتیمور گورکان والی همدان و قم و کاشان و قزوین گردیده است . (حبیب السیر چ خ...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
محمد شرافت
۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0
0

زبان رسمی مردم شهرستان *ساوه - شهرستان *زرند (ساوه) مرکزی (زرندیه) *زبان رسمی زبان رسمی مردم شهرستان *ساوه - شهرستان *زرند (ساوه) مرکزی (زرندیه) *زبان رسمی مردم شهر ساوه: و روستاهای ۱- آوه ۲- نورعلیبک ۳- سقانلیق ۴-الوسجرد ۵- باغشیح۶-دینار اباد ۷--چرمک۸-
یولاق . ۹- سماوک. ۱۰- طراز ناهید ..... .و *زبان رسمی مردم شهر مامونیه زرند وروستا های: ۱- امیراباد زرند ۲- زرندکنهه -.. ۳- کریم اباد ۴-شمس ا باد..فارسی دری است ....سایر شهر ها وروستاهای شهر ستان ساوه .. زرند (رزندیه ) مرکزی گویش ترکی محلی زبان و *زبان مردم
ویدر خرقان ویری (ویدری) و *زبان مردم روستاهای چناقچی علیا سفلی ولار خرقان ارامنه (ارمنی زبان ) زبان مردم الویر زبان الویری ..هستند تهیه کننده - مهندس محمد شرافت ساوجی

محمد شرافت
۱۳۹۷/۰۹/۱۷
0
0

شهرستان ساوه دومین شهر بزرگ استان مرکزی می‌باشد که از شمال به استان قزوین از جنوب به شهرستان تفرش و استان قم و از شرق به استان تهران و قم و از غرب به استان همدان و از جنوب غربی به شهرستان کمیجان محدود می‌گردد.[۵] شهرستان ساوه درتقسیمات کشوری در زمان مغولان
سرزمین ایران را دراین دوران شامل 20 بخش دانسته ساوه جزءعراق عجم بوده ودر دوران عهد صفویه که ایران به قول شاردن به 4 بخش عهده تقسیم میشده ومرکز ایران همان عراق عجم بوده است .این تقسمات تقربیا همینطور ادامه داشته که هیچگونه ملاک وضابطه ای وجود نداشته ودر سال
1316 شمسی تمام مملکت به 27 قسمت نابرابر وارتباط سیاسی واقتصادی ووسعت بنامهای ایات . ولایت . بلوک تقسیم شده بود واز این 27 قسمت آن زمان شماره 15 ساوه وزرند بود ولی در همان سال مذکور (1316) دولت وقت بنابر مصالح سیاسی ونظامی وبموجب قانون ی که از مجلس گذشت بنام
قانون تقسمات کشوری .مملکت را به 10 استان و49 شهرستان تقسیم نموده در همین قانون 10 استان به ترتیب از یک تا ده استان بنام مشخص گردید. استان یکم مرکز مرکز آن رشت ئشهرستاهای تابعه آن عباتنداز زنجان . ساوه . قزوین . اراک . شهسوار .


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.