اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سایه پرستی

نویسه گردانی: SAYH PRSTY
سایه پرستی . [ ی َ / ی ِ پ َ رَ ] (حامص مرکب ) کنایه از فسق و فجور و کارهای ناشایسته کردن باشد. (برهان ) (شرفنامه ) (انجمن آرای ناصری ). || سایه دوستی . با سایه بسر بردن :
سایه پرستی چو کنی همچو باغ
سایه شکن باش چو نور چراغ .

نظامی .


|| زنا. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.