اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سایه پرورده

نویسه گردانی: SAYH PRWRDH
سایه پرورده . [ ی َ / ی ِ پ َرْ وَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نازپرورده . رنج نادیده . براحت زیسته . آنکه زندگی آسوده و آرام و راحت و بی دغدغه داشته باشد :
او چو خاشاک سایه پرورده
سیلش از کوه پیش در کرده .

نظامی (هفت پیکر ص 244).


سایه پرورده را چه طاقت آن
که رود با مبارزان بقتال .

سعدی (گلستان ).


مسلم بود و سایه پرورده . (گلستان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.