اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ستوده بودن

نویسه گردانی: STWDH BWDN
ستوده بودن . [ س ُ / س ِ دَ / دِ دَ ] (مص مرکب ) پسندیده بودن :
ستوده بود نزد خرد و بزرگ
اگر راد مردی نباشد سترگ .

رودکی .


و آب این ولایت [ ولایت خوارزم ] آب جیحونست و ازجمله آبهاء ستوده است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و نیکویی بهمه ٔ زبانها ستوده است و بهمه ٔ خردها پسندیده . (نوروزنامه ). علماء گویند مقام صاحب مروت به دو موضع ستوده است . (کلیله و دمنه ). و کوشش اهل علم در ادراک سه مراد ستوده است ، ساختن توشه ٔ آخرت ... (کلیله و دمنه ). در جمله ستوده نیست و ندیدم هیچ خردمند که آن دولت را بر این حزم و احتیاط محمدت کرد. (چهارمقاله ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.