سجا
نویسه گردانی:
SJA
سجا. [ س َ ] (اِخ ) نام چاهی است و شجا نیز گفته اند و گفته اند آبی است بنی الاضبط را و گفته اند بنی قواله راست و آن چاهی دورتک و گواراآب است و گفته اندآبی است بنجد بنی کلاب را و ابوزیاد گفت سجا از آبهای بنی وبرةبن الاضبطبن کلاب است . (از معجم البلدان ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
سجا. [ س َ ] (اِ) عنوان کتاب و نامه . (برهان )(غیاث ) (آنندراج ). || و در عربی بمعنی دوام و سکون باشد. ۞ (برهان ). || چیزی که بر نامه پی...
سجا. [ س ُ ] (ع اِ) ۞ ابن بیطار گوید: از عرب بدوی شنیدم که سجا گیاهی است که برگ آن مانند ترب است و به دندان ستور دوسد. و گل آن سرخ ...
سجع. [ س َ ] (ع مص ) بانگ کردن قمری . (دهار). بانگ کردن قمری و آنچه بدان ماند. (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن کبوتر. || قصد کرد...