اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سخت پی

نویسه گردانی: SḴT PY
سخت پی . [ س َ پ َ / پ ِ ] (ص مرکب ) نیرومند. قوی . (ولف ). پرزور که مقاومت داشته باشد :
کنون تا به بینم که با جام می
همی سست باشی وگر سخت پی .
(شاهنامه ٔ فردوسی چ بروخیم ج 9 ص 2849).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.