اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سدس

نویسه گردانی: SDS
سدس . [ س َ دَ ] (ع اِ) دندان هشت سالگی شتر پیش از بازل باشد، مذکر و مؤنث در وی یکسانست . ج ، سُدُس . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گاو و گوسفند پنجساله سدیس . (مهذب الاسماء). و در سال ششم سدیس و سدس «بچه ٔ ناقه »، مذکر و مؤنث یکسان باشد در آن . (تاریخ قم ص 177). بچه ٔ گاو... چون در سال چهارم سدیس و سدس نر و ماده در آن یکسان باشند. (تاریخ قم ص 178).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
سدس . [ س َ ] (ع مص ) شش یک از مال کسی گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شش یک بستدن . (تاج المصادر بیهقی ) (اقرب الموارد). || شش شدن . (ت...
سدس . [ س ِ ] (ع اِ) بهر شش روز یا بهر پنج روز یک بار نوبت آب شتر. (آنندراج ) (منتهی الارب ). اشتر که یک روز آب خورد و چهار روز نه ، آنگاه ...
سدس . [ س ُ / س ُ دُ ] (ع اِ) شش یک . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ).شش یک . ج ، اسداس . (مهذب الاسماء). ششم حصه . (غیاث ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
سدس فخری اسباب رصدی است که ابومحمود خجندی آن را به‌نام فخرالدوله ساخته است. در این مقاله، دربارۀ ویژگی‌های سدس فخری و نحوۀ اختراع این وسیله ازسوی خجند...
سدس فخری . [ س ُ س ِ ف َ ] (اِ مرکب ) ۞ آلتی است از آلات رصدی که بوسیله ٔ ابوحامد محمود خجندی اختراع شده و او آن را برای فخرالدوله ٔ دیلم...
اصطرلاب سدس . [ اُ طُ ب ِ س ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) برای هر شش درجه بکار رود. (از مفاتیح خوارزمی ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.