اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سر بر خط نهادن

نویسه گردانی: SR BR ḴṬ NHADN
سر بر خط نهادن . [ س َ ب َ خ َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) اطاعت کردن . (غیاث ) (آنندراج ) :
نبود عاشقی امسال مر مرا درخور
کنون که آمد بر خط نهاد باید سر.

فرخی .


آهو بدل تو مهر داده
بر خط تو شیر سر نهاده .

نظامی .


رجوع به سر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.