سرخه
نویسه گردانی:
SRḴH
سرخه . [ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز. دارای 266 تن سکنه است . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و دارای قلمستان است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
واژه های همانند
۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
سرخه . [ س ُ خ َ / خ ِ ] (اِ) نام نوعی از کبوتر سرخ رنگ . (برهان ). نوعی است از کبوتران به سرخی مایل . (رشیدی ) (جهانگیری ).
سرخه . [ س ُ خ َ ] (اِخ ) نام پسر افراسیاب است که فرامرز او را زنده گرفت و رستم به کین سیاوش بکشت . (برهان ) (انجمن آرا) (جهانگیری ) : ز کندآ...
سرخه . [ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان یامچی بخش مرکزی شهرستان مرند. دارای 120 تن سکنه است . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات ، پنبه ، ...
سرخه . [ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز. دارای 335 تن سکنه است . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و یونج...
سرخه . [ س ُ خ َ ] (اِخ ) قصبه ای از دهستان بنمعلای بخش شوش شهرستان دزفول . دارای 200 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ کرخه . محصول آن غل...
سرخه . [ س ُ خ َ ] (اِخ ) نام موضعی است از مضافات سمنان . دهی از سمنان که سرخه سمنان گویند. (برهان ) (رشیدی ) (جهانگیری ). از بلوکات ولایت ...
سرخه . [ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی است از سبزوار که سرخه سبزوار گویند. (رشیدی ).
سرخه ده . [ س ُ خ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش دستجرد شهرستان قم . دارای 390 تن سکنه است . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، بن...
سرخه ده . [ س ُ خ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان جمعآبرود بخش حومه ٔ شهرستان دماوند. دارای 450 تن سکنه است . آب آن از چشمه سار و محصول آن غ...
سرخه ده . [ س ُ خ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان هزارجریب مازندران . (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 164).