سرخه
نویسه گردانی:
SRḴH
سرخه . [ س ُ خ َ ] (اِخ ) نام موضعی است از مضافات سمنان . دهی از سمنان که سرخه سمنان گویند. (برهان ) (رشیدی ) (جهانگیری ). از بلوکات ولایت سمنان ودامغان خراسان . عده ٔ قرا 50. مساحت 12 فرسخ . مرکز سرخه . حد شمال شرقی سنگسر است . (جغرافیای سیاسی کیهان ). نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی سمنان . آب آن از قنوات . محصول عمده ٔ آن غلات و پنبه و تنباکو است . ایستگاههای لاهورد، بیابانک ، سرخ دشت در این دهستان واقع است . این دهستان از هشت آبادی و پنجاه مزرعه تشکیل شده . جمعیت آن در حدود 7200 تن است . قرای مهم آن لاسجرد و بیابانک است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
واژه های همانند
۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
سرخه ده . [ س ُ خ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان کرگاه بخش ویسیان شهرستان خرم آباد. دارای 200تن سکنه است . آب آن از چشمه ٔ سرخه . محصول آ...
گل سرخه . [ گ ِ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان واقع در 42000گزی شمال باختری سنقر و 2000گزی شم...
مله سرخه . [ م ِ ل ِ س ُ خ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان رازان است که در بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد واقع است و 115 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرا...
چم سرخه . [ چ َ س ُ خ َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از مزارع قریه ٔ طایقان قم است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 261).
سرخه دار. [ س ُ خ َ / خ ِ ] (اِ مرکب ) ۞ از گیاهان مخروطی و دارای چوب گرانبهایی است . به لهجه های محلی این کلمه را سردار، سخدار، سوختال و...
سرخه رود. [ س ُ خ َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه بابل و چالوس میان فریدون کنار و چاکسر در 310500 گزی تهران واقع است . (یادداشت مؤلف ).
سرخه ریز. [ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی جزءدهستان آغمیون بخش مرکزی شهرستان سراب . دارای 376 تن سکنه است . آب آن از نهر ساغرچی و چشمه . محصول آن ...
سرخه کلا. [ س ُ خ َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهات آمل مازندران . (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 151).
سرخه کلا. [ س ُ خ َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولوپی سوادکوه . (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 156).
سرخه گاو. [ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اوچ تپه ٔ بخش ترکمان شهرستان میانه . دارای 274 تن سکنه است . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و...