اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سر زانو نشستن

نویسه گردانی: SR ZʼNW NŠSTN
سر زانو نشستن . [ س َ رِ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) به اندیشه و تأمل نشستن . به تفکر سر بر زانو گذاشتن :
سری داریم و آن سر هم شکسته
بحسرت بر سر زانو نشسته .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
سر بر زانو نشستن . [ س َ ب َ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از مراقبه . (برهان ) (آنندراج ). || کنایه از غمگین نشستن . (برهان ). کنایه از غمگین...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.