اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرکه پیشانی

نویسه گردانی: SRKH PYŠANY
سرکه پیشانی . [ س ِ ک َ / ک ِ ] (ص مرکب ) ترشرو. (غیاث ). کنایه از اخم رو و بیدماغ . (آنندراج ) :
به نان خشک قناعت نمیتوان کردن
چه نعمتی است که افلاک سرکه پیشانی است .

صائب (از آنندراج ).


سرکه پیشانی اگر باشد پسر در روز رزم
هیچ از آن شمشیر دندان دلیران کند نیست .

میرزا طاهر وحید (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.