سمن
نویسه گردانی:
SMN
سمن . [ س َ ] (ع مص ) تر کردن طعام بر روغن . || طعام چرب خورانیدن قوم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ثمن . [ ث ُ / ث ُ م ُ ] (ع اِ) هشت یک . ج ، اَثمان .
ثمن . [ ث ِ ] (ع اِ) شب هشتم از تشنگی هشت روزه ٔ شتر.
ثمن . [ ث َ ] (ع مص ) هشتم هفت کس شدن . || هشت گردانیدن . || هشت یک گرفتن . هشت یک مال ستدن . (تاج المصادر بیهقی ). || بها کردن متاع .
ثمن . [ ث َ م َ ] (ع اِ) بها. ارز.نرخ . اخش . قیمت . مقابل ِ مثمن و صرف . ج ، اثمان . اَثمُن . اَثمِنة : در میان اهل دیلم غلائی ظاهر شد بسبب ت...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ارزش، بها، قیمت، شرکت پیشبرد فناوری ثمن
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.