اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سمن برگ

نویسه گردانی: SMN BRG
سمن برگ . [ س َ م َ ب َ ] (اِ مرکب ) برگ یاسمن . (ناظم الاطباء). برگ سمن :
تذروان بچنگال باز اندرون
چکان از هوا بر سمن برگ خون .

فردوسی .


وآن قطره ٔ باران که برافتد بسمن برگ
چون نقطه سفیدآب بود از بر طومار.

منوچهری .


چون قدح گیریم از چرخ دو بیتی شنویم
بسمن برگ چو می خورده شود لب ستریم .

منوچهری .


چو از باده سرشان گرانبار شد
سمن برگ هر دو چو گلنار شد.

اسدی .


اسیر سمن برگ شد مشک بید
غراب سیه صید باز سپید.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.