اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سمن سینه

نویسه گردانی: SMN SYNH
سمن سینه . [ س َ م َ ن َ/ ن ِ ] (ص مرکب ) سمن بر. (ناظم الاطباء) :
او سمن سینه و نوشین لب و شیرین سخن است
مشتری عارض و خورشیدرخ و زهره لقاست .

فرخی .


چون سمن سینه زین سخن پرداخت
شه در آغوش خویش جایش ساخت .

نظامی .


زنان سمن سینه ٔ سیم ساق
بهر کار با او کنند اتفاق .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.