اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سمنگان

نویسه گردانی: SMNGAN
سمنگان . [ س َ م َ / س َ م ُ ] (اِخ ) نام شهری است در اهواز که دختر پادشاه آنجا را رستم خواست ، سهراب از او بوجود آمد. و در این زمان آن شهر را رامهرمز خوانند و عوام رامز گویند و بعضی گویند نام شهری است در توران . (برهان ). نام شهری است به اهواز که اکنون رامش گویند. (صحاح الفرس ). برهان گفته نام شهری است در اهواز که دختر پادشاه آنجا را رستم گرفت . سهراب از او بوجود آمد و در این زمان آن شهررام هرمز است و عوام رامز گویند و صاحب جهانگیری گفته : شهری است از توران اگرچه هیچیک تحقیق و تصحیح نکرده اند، اما قول برهان بغایت سخیف است چه اهواز در خوزستان قریب به شوشتر است ؛ افراسیاب را چه رابطه با حاکم اهواز بود که پسر او را تریبت کرده لشکر داده برسر او بفرستد یعنی بر سر کاوس بفرستد. بلی سمنگان شهری است بخراسان که مادر سهراب پسر رستم دختر شهریارآن شهر بوده ، چنانکه مشهور است رستم روزی در آن حدود به تنهایی شکار رفته بود و چون بخفت رخش او بدر رفته ، بدست اهالی آن شهر افتاد و وی بطلب اسب بدان شهررفته . شب او را مهمان کردند و در آخر شب دختری باجمال بر سر رستم آمده اظهار میل بدو کرد چنانکه چون رستم از او نسب او را پرسید. فردوسی گفته :
چنین داد پاسخ که تهمینه ام
تو گویی که از غم بدو نیمه ام
یکی دخت شاه سمنگان منم
ز پشت هزبر و پلنگان منم .
القصه با او هم بستر شده از او سهراب بزاد و در شهر سمنگان ایلات ترکستانی و اکراد بسیار بود و میباشد و در کوه سمنگان قلعه ٔ رستم بود که رستم بدانجا رفته . مادر سهراب را گرفته و از دربند از ارچنگان که در جانب شمالی کلات قریه ٔ بسیار بزرگی است موسوم به ارچنگان که مابین دو کوه واقع است و محل تعیش سهراب پسر رستم بود. بعد از گذشتن دو فرسنگ از ارچنگان که از دربند بیرون میروند. (از آنندراج ). شهری است بخراسان اندر میان کوه نهاده و آنجا کوههاست ازسنگ سپید چون رخام و اندر وی خانه هایی کنده است و مجلسها و کوشکها و بت خانه هاست و آخر اسبان با همه ٔ آلتی که مر کوشکها را بیابد بروی صورتهای گوناگون از کردار هندوان نگاشته و از او نبیذ نیک خیزد و میوه ٔ بسیار. (حدود العالم ). سمنگان یا سمنقان نام شهری است نزدیک جاجرم از اعمال نشابور نامش سملقان است . با لام و محدثین سمنقان نویسند با نون . (از یاقوت ) :
غمی گشت چون بارگی را نیافت
سراسیمه سوی سمنگان شتافت .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
سمنگان . [ س َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاریز نو بالاجام بخش تربت جام شهرستان مشهد. دارای 187 تن سکنه . آب آن ازقنات . محصول آنجا غلا...
سمنگان . [ س َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشهدریزه میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد. دارای 277 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول ...
شاه سمنگان . [ س َ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت . دارای 12 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
عبدالمالک دستیار
۱۳۸۸/۰۳/۱۴ Iran
0
2

بر علاوة معلوماتی که در بارة این واژه نوشتید، لازم به تذکر است که سمنگان نام ولایتی (استانی)است در افغانستان که در شمال این کشور واقع بوده، تخت رستم نیز در همین استان موقعیت دارد. علاوه بر آن زیر یک تپه ای یک بازار کندن کاری شده که متعلق به آن زمان میباشد. همچنان در کنار آن بازار حمام و عبادتگاه نیز موجود است.

محمد جان آریا
۱۳۹۰/۰۸/۲۰ Iran
0
2

ازاین شهریکه شما یاد کردید در افغانستان می باشد که بنام سمنگان یاد می شود و در شاهنامه نیز همین شهر می باشد نه کدام شهردگر دراهواز چرا که در شاهنامه از اهواز اصلن یادی نشده و استوپه تخت رستم نیز درسمنگان افغانستان موجود هست

مجاهد تاتار
۱۳۹۲/۰۴/۲۸ Iran
0
0

سمنگان نام شهری است در شمال افغانستان همر سرحد با ولایت بامیان، بغلان وبلخ ودر سه 4 الی 5 کیلومتری این شهر محلی بنام تخت رستم میباشد .
کندن کاری ها ، عبادت خانه های سنگی بازارچه وحمام وتخت وخانه که سنگ را کندن کاری کرده اند از دوره های خیلی قدیم موجود است وهر محقق چیزی را در باره اش نوشته است باید گفت که خیلی جای دیدنی وتاریخی است. والله اعلم

علی حمزه نژادی . کرمان
۱۳۹۷/۰۸/۰۵
0
0

درود بی شک سمنگان همان شهر و ایالتی است که هم اکنون در افغانستان قرار دارد و همه شواهد و نوشته های فردوسی هم نشاندهنده موقعیت همین شهر است . از طرفی تخت رستم هم درهمین ایالت افغانستان قرار دارد. و با توجه به نوشته های شاهنامه و مرز ایران و توران و سایر
شواهد مانند سیستان که جایگاه و پایگاه رستم بوده و بیشتر جنگهای رستم و افراسیاب و غیره در همین مناطق ایران کهن رخ داده است نکته تاییدی بر سمنگان فعلی در افغانستان میباشد

محمد میر. شاهنوری
۱۴۰۰/۰۳/۱۷
5
2

عزیزم در اصل منظور از ایران دوره فردوسی همین افغانستان امروز است. تا همین اواخر نام کشور شما فارس بود در ضمن اهواز و جنوب کشور شما را فارس مناطق کردستان کرمانشهان اصفهان و ری را عراق عجم مناطق تبریز اردبیل و ارومیه را آذربایجان مناطق غربی به خراسان و مناطق شمال هم به‌‌‌‌‌نام مازندران معروف بود. وقتی شما ها می خواستید نام کشور تان را از فارس به ایران تغییر دهید پادشاه شما به اعلیحضرت وقت افغانستان محمد ظاهر شاه نامه فرستاد تا کسب اجازه کند که اگر نام فارس را به ایران تغییر دهیم شما کدام مشکلی ندارید چون ایران اصلی کشور شما افغانستان است. چون نام کشور ما [افغانستان] در زمان اعلیحضرت امان‌الله‌شاه تعیین گردیده‌بود محمد ظاهر شاه هم موافقت نمود.


ناشناس
۱۳۹۸/۰۱/۱۸
1
0

خیر سمنگان شهری بود در کردستان نزدیک به مرز ترکیه که هماکنو روستای است خوش آب وهوا بارودخانهای خروشان باسم باش. قشلاق که درنزدیک شهر دیواندره دراستان کردستان میباشد درمنطقه اوباتو وطبق گفته شاهنامه دقیق ترین جا به همینجا میخور که ادارای غاری بزرگ به اسم غارتاریک میباشد ودقیقا سر راه ترکیه یا همان توران قدیم آثار زیدی هم داره که نشانگر دقیق سمنگان است بهتر است محققان عزی دراین مورد تحقیق کنند چون سمنگان بین ایران وتوران بوده ودر شاهنامه هم از اهواز خراسان یا افغانستان در موردسمنگان نبوده بلکه گفته شده ایران وتوران قضاوت با شماست کدام نزدیکتر به داستان شاهنامه است به نظر بنده سمنگان اصلی همانجاست که از قدی دهان به دهان چرخیده

ناشناس
۱۳۹۸/۰۱/۱۸
1
0

سمنگان درشاهنامه گفته شدهشهری به توران اینها که عزیزان میگویند کدامش سر راه ترکیه است سمنگان هم اکنو روستای خوش آب وهوا با آثار باستانی نشانگر سمنگان در استان کردستان منطقه اوباتو به اسم باشقشلاق است که دقیقا بین ایران وتوران قدیم با غاری بسیار جذاب ودیدنی به اسم غارتاریکه میباشد با رودخانه بزرگ وقدیمی که از همان قدیم گفته اند سمنگان است که دقیقا با گفته های شاهنامه برابری میکند چون کردستان هم درتوران است هم درایران واین روستا سر راه ترکیه است نزدیکتر ازهمه گفتها به ترکیه تنها همین رو ستا است که با گفتهای شاهنامه برابری دارد باتشکر الله مرادی


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.