 
        
            سنع
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        SNʽ
    
							
    
								
        سنع. [ س ِ ] (ع  اِ) خوردگاه  دست  یا بریدگی  که  میان  پیوند دست  و ذراع  است  یا استخوان  کف  دست  که  با انگشتان  و خوردگاه  دست  اتصال  دارد. (منتهی  الارب ) (آنندراج ) (ناظم  الاطباء) (از اقرب  الموارد).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        مجلس  سنا. [ م َ ل ِ س ِ س ِ ] (اِخ ) دومین  مجلس  قانونگذاری  ایران  که  طبق  اصل های  43، 44، 45 قانون  اساسی  تشکیل  می شود. (ترمینولوژی  حقوق  تأ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نقاش  صنع. [ ن َق ْ قا ش ِ ص ُ ] (اِخ ) کنایه  از خالق  است  : نقاش صنع را همه  لطف  تو بود قصدبر گل  ببست  نقش  تو و بر گلاب  بست .عطار.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ثنا کردن . [ ث َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اثناء، تثنیه . حمد و ستایش  کردن  : ثنا میکنم  ایزد پاک  راثریاده  طارم  تاک  را.ظهوری .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        سنا و شنبه . [ س ِ وَ شِم ْ ب َ ](اِخ ) (ناحیت ...) مرکب  از دو ناحیه  سنا و شنبه  است  که  میانه ٔ مشرق  و شمال  کالی  واقع است  و این  ناحیه  مشتمل ...