سواء
نویسه گردانی:
SWʼʼ
سواء. [ س َ ] (ع مص ) اندوهگین کردن کسی را. || زشت گردیدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
صوع . [ ص ُ وَ ] (ع اِ) پاره ٔ گیاه خشک در میان گیاه تر. (منتهی الارب ).
سوا کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جدا کردن . انتخاب کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
شاخ سوا. [ س ِ ] (اِخ ) کوه سرکوتل واقع در خط سرحدی مغرب ایران بین لادین و کوه مرغاب . (جغرافیای سیاسی ایران کیهان ص 41). و رجوع به جغر...