سواء
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        SWʼʼ
    
							
    
								
        سواء. [ س َ ] (ع  مص ) اندوهگین  کردن  کسی  را. ||  زشت  گردیدن . (آنندراج ) (منتهی  الارب ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        صوع . (ع  اِ) ج ِ صاع . (منتهی  الارب ). رجوع  به  صاع  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        صوع . [ ص ُ وَ ] (ع  اِ) پاره ٔ گیاه  خشک  در میان  گیاه  تر. (منتهی  الارب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        سوا کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص  مرکب ) جدا کردن . انتخاب  کردن . (یادداشت  بخط مؤلف ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شاخ  سوا. [ س ِ ] (اِخ ) کوه  سرکوتل  واقع در خط سرحدی  مغرب  ایران  بین لادین  و کوه  مرغاب . (جغرافیای  سیاسی  ایران  کیهان  ص  41). و رجوع  به  جغر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کروماتوگرافی. (به انگلیسی: Chromatography) یا سَوانِگاری[۱] روشی است در علم شیمی برای جداسازی اجزای یک مخلوط با عبور دادن فاز یمتحرک از روی فاز یساکن....