سواد
نویسه گردانی:
SWʼD
سواد. [ س َ ] (ع اِ) آواز. (منتهی الارب ). بانگ . آواز. صدا. صوت . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
سواد روشن کردن . [ س َ رَ /رو ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ملکه ٔ نوشت و خواند بهم رسانیدن . (غیاث ). مرادف سواد تند کردن . (آنندراج ). ملکه ٔ خواندن ...