اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سواع

نویسه گردانی: SWʼʽ
سواع . [ س ُ ] (اِخ ) نام بت قوم نوح علیه السلام که بصورت زنی بود. (غیاث ) (ترجمان القرآن ). نام بتی ازقبیله ٔ هذیل . (مفاتیح ) (معجم البلدان ) :
بت پرست صورتی در خانه ٔ مکر و حیل
با منات و با سواع و لات و با عزی منم .

سعدی (بدایع).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
صواع . [ ص ُ ] (ع اِ) جام . ج ، صیعان . (منتهی الارب ). || جام بزرگ که در وی آب خورند. جای آب . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل ). || ...
صواع . [ ص ِ ] (ع اِ) جام بزرگ که در وی آب خورند. || پیمانه . (منتهی الارب ). رجوع به صاع شود.
سوعاء. [ س ُ وَ ] (ع اِ) مَذی (مدی ). (منتهی الارب ). مذی . (ذیل اقرب الموارد). مذی . و آن رطوبتی باشد که از مردان و زنان در ابتدای آرزو آی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.