اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سوراخ شدن

نویسه گردانی: SWRʼḴ ŠDN
سوراخ شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رخنه یافتن . شکافته شدن :
سوراخ شده ست سد یأجوج
یک چند حذر کن ای برادر.

ناصرخسرو.


- سوراخ شدن در آسمان و سقف آسمان ؛ حادثه ٔ بزرگ اتفاق افتادن . (آنندراج ) :
هیچ سوراخی نخواهدگشت سقف آسمان
گرسری گاهی ز جیب شادمانی سر کنم .

ظهوری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.