سیاه یا مِشکی رنگی است که نور هیچ قسمتی از طیف قابل رؤیت را بازتاب نمیکند. به تعریفی دیگر سیاه حاوی همه رنگها در طیف قابل رؤیت هست و گاه به آن رنگ ب...
صیاءة. [ ص َ ءَ ] (ع اِ) آب و دیگر پلیدی که از سلا برآید بعد ولادت . (منتهی الارب ).
صیاءة. [ ءَ ] (ع اِ) آب و دیگر پلیدی که از سلا برآید بعد ولادت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به صاء شود.
سیاه گل . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. دارای 256 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ مهاباد. محصول آنجا غ...
نی سیاه . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سردارآباد بخش مرکزی شهرستان شوشتر در 9هزارگزی جنوب غربی شوشتر و 8هزارگزی جنوب جاده ٔ دزفول به ...
سیاه آب . (اِ مرکب ) مروارید که رنگ او بسیاهی زند. (جواهرنامه ). || آبی که از زمین های باطلاقی زهد و با آن مزارع را آبیاری توان کرد. فاضل...
سیاه آل . (اِ مرکب ) (درخت آل ) این گونه درخت در سراسر جنگلهای کرانه ٔ دریای مازندران میروید. آنرا در کجور و کلارستاق آل ، در گیلان سیاه آل ،...