اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سیر

نویسه گردانی: SYR
سیر. [ س َ ] (ع مص ) رفتن و رفتار. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رفتن . (المصادر زوزنی ) (دهار) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 60). گردش :
عطاردی است زحل سرزبان خامه ٔ او
که وقت سیرش خورشید یار میسازد.

خاقانی .


از پای برهنه چه سیر و از شکم گرسنه چه خیر. (گلستان ).
- سبک سیر ؛ آهسته رفتار. کندرو:
چنین است گردیدن روزگار
سبک سیر و بدعهد و ناپایدار.

سعدی .


|| راندن . (آنندراج ) (المصادر زوزنی ) (منتهی الارب ) (دهار). || گردیدن . (آنندراج ). || تأثیر. خاصیت . عمل :
گر از سیر افلاک و انجم نهی
مر افلاک را این قوی از کجاست .

ناصرخسرو.


چون این آمد نصیب ما چه چاره
چه شاید کرد با سیر ستاره .

ناصرخسرو.


|| (اِ) دوال . (منتهی الارب ) (دهار). دوال . ج ، اسیار، سیور. (مهذب الاسماء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
تمیس سیر.[ ت ِ ] (اِخ ) ۞ در تاریخ ایران باستان آرد:... در همسایگی گرگان مردمی بودند موسوم به زنان آمازون . اینها در جلگه ٔ موسوم به تمی...
خجسته سیر. [خ ُ ج َ ت َ / ت ِ ی َ ] (ص مرکب ) مبارک سیرت . فرخنده سیرت . فرخ سیرت . مبارک منش . میمون سیر. نکوسیر : ایا فرنگی خورشید چهره ٔ چالاک خل...
خواب سیر. [ خوا / خا ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خواب کافی . خواب به اندازه : ز خواب سیر در منزل تواند زلفها بستن سبک سری که جای توشه دا...
قنات سیر. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نگاربخش مشیز شهرستان سیرجان ، واقع در 30هزارگزی جنوب خاوری مشیز. سرراه مالرو قربت العرب به ترش...
قنات سیر. [ ق َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مرغک بخش راین شهرستان بم ، واقع در 76هزارگزی جنوب خاوری راین و 2هزارگزی شوسه ٔ جیرفت به ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
گردون سیر. [ گ َ س َ / س ِ ] (ص مرکب ) مسافر در آسمانها. (ناظم الاطباء). گردون سوار.
سیر رباعی عنوان کتابی است اثر سیروس شمیسا که در سال ۱۳۷۴ توسط انتشارات فردوس به چاپ رسیده [۱] و تاکنون بارها توسط انتشارات متعدد باز نشر شده‌است. سیر ...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: روند دامیدی یا افزایشی (دری)
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۸ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.