اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سیل ران

نویسه گردانی: SYL RʼN
سیل ران . [ س َ / س ِ ] (نف مرکب ) ابری که مانند سیل آب میریزد. (ناظم الاطباء). آنچه مانند سیل آب ریزد. بسیارآب :
سگ دیوانه پاسبانم شد
خوابم از چشم سیل ران برخاست .

خاقانی .


طوفان شود آشکار کز خون
شمشیر تو سیل ران ببینم .

خاقانی .


در ماتم تو گشت مرا چشم سیل ران
مانند دیده ٔ گهر و چشمه ٔسنان .

درویش واله هروی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.