اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سیلی زدن

نویسه گردانی: SYLY ZDN
سیلی زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) پشت گردنی زدن کسی را. (ناظم الاطباء). وارد آوردن سیلی بر صورت شخصی . لطمه زدن . (فرهنگ فارسی معین ). کشیده زدن . صفع :
آن یکی زد سیلئی مر زید را
حمله کرد او هم برای کید را.

مولوی .


از دست دیگری چه شکایت کند کسی
سیلی بدست خویش زند بر قفای خویش .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.