اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سیه چرده

نویسه گردانی: SYH CRDH
سیه چرده . [ ی َه ْ چ َ / چ ِ / چ ُ دَ/ دِ ] (ص مرکب ) سیه رنگ چه چرده به معنی رنگ و لون باشد. (برهان ). سیاه رنگ . (ناظم الاطباء) :
قوی استخوانها و بینی بزرگ
سیه چرده گردی دلیر و سترگ .

فردوسی .


کی تواند سپیدچرده شدن
آنکه کرد ایزدش سیه چرده .

سنایی .


ز آفتاب وز مهتاب کرده جامه ٔ تو
به روز سرخ و سپید و بشب سیه چرده .

سوزنی .


آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست
چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست .

حافظ.


رجوع به سیاه چرده شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.