اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاد کار

نویسه گردانی: ŠAD KAR
شاد کار. (ص مرکب ) شادکام و خوشحال . (فرهنگ نظام ). رجوع به شادگار شود :
تو شادی کن ار شادکاران شدند
تو با تاجی ار تاجداران شدند.

نظامی (از فرهنگ نظام ).


|| (اِ مرکب ) شاکار. شاهکار. کار بی مزد باشد که مردم را بزور بر آن دارند. (فرهنگ سروری ). کار بی مزد که بیگار گویند زیرا که کار شاهان بی مزد باشد. (فرهنگ رشیدی ) (شعوری ). کار مفت و رایگان . (ناظم الاطباء). ظاهراً شاکار درست است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.