اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاد گردیدن

نویسه گردانی: ŠAD GRDYDN
شاد گردیدن . [ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) شاد شدن . شاد گشتن . مسرور شدن :
چو بازارگانی کند پادشا
از او شاد گردد دل پارسا.

فردوسی .


نیارد بکس جز به نیکی بیاد
نگردد بر اندوه کس نیز شاد.

نظامی (از آنندراج ).


و رجوع به شاد شدن و شاد گشتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.