اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شانی

نویسه گردانی: ŠANY
شانی . (اِ) مخفف شیانی . (فرهنگ رشیدی ). زر و درم ده هفت را گویند. و آن در قدیم رایج بوده است . (برهان قاطع). درم ده هفت باشدو آن را شیانی نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری ). زری بوده است در قدیم . (از فرهنگ رشیدی ). درم ده هفت یعنی درمی که در ده جزء آن هفت جزء نقره ٔ خالص و سه جزء داخل بود. (فرهنگ نظام ). زری که عیار آن هفت دهم طلا یانقره بود. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) :
چون برادرت داد در یک شعر
بهر هشتاد بیت چل شانی .

سنایی (از فرهنگ نظام ).


|| قسمی انگور سرخ پوست مایل به سیاهی که گوشت آن نیز سرخ است و بیشتر در شهر قزوین میباشد. (یادداشت مؤلف ). مخفف شاهانی .
- شراب شانی ؛ شراب نیکو و قوی که از آن انگور یعنی انگور شانی (شاهانی ) کنند. رجوع به شاهانی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
شانی رومی . [ ی ِ ] (اِخ ) فرزند عبداﷲ. امام مسجد جامع قعریه است و در سال 1180 هَ . ق . درگذشته . دیوانی دارد بترکی در هزل و غزل و گویا تخلص ...
سبحانی ما اعظم شأنی. پاک و منزه منم و چه بلندمرتبه جایگاهی است من دارم. از شطحیات منتسب به بایزید بسطامی.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.